ما را در سایت از شعرهایم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : falakhanedoran بازدید : 46 تاريخ : سه شنبه 11 مهر 1402 ساعت: 0:34

یادداشتی دربارۀ کتاب «تاریخ جهان» از ارنست گامبریچ

ما را در سایت از شعرهایم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : falakhanedoran بازدید : 46 تاريخ : سه شنبه 11 مهر 1402 ساعت: 0:34

یادداشتی دربارۀ کتاب «تاریخ جهان» از ارنست گامبریچ

از شعرهایم!

متن مرتبط با «دربار از شعرهایم!...
ما را در سایت از شعرهایم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : falakhanedoran بازدید : 46 تاريخ : سه شنبه 11 مهر 1402 ساعت: 0:34

یادداشتی دربارۀ کتاب «تاریخ جهان» از ارنست گامبریچ

از خلق و خوی ناسازم بگو

  • طی مطالعۀ کتاب روان‌درمانی اگزیستانسیال، از اروین دی یالوم، کاشف به عمل آمد که یکی از خصوصیات اخلاقی من ضدوابستگی‌ (Counterdependency) نام دارد. البته چنان‌که هویداست، اسم انگلیسی‌اش را یافته‌ام، وگرنه سالیان سال است می‌دانم چنین اخلاقی دارم و آن‌قدر روان خودم را طی بیست‌وچهار سال گذشته با نوشتنِ مدام جوریده‌ام که کنجِ کوری باقی نمانده باشد. چون این خصیصه در زندگی‌ام بسیار اثرگذار است دارم اینجا درباره‌ا‌ش می‌نویسم.من همیشه از هر شکلی از وابستگی گریزان بود‌ه‌ام. هرگز در دوران مدرسه‌ از خانواده پول‌توجیبی نخواستم (این مسئله را در یادداشت دیگری -هنوز انتشار نداده‌ام- مفصل توضیح داده‌ام و اینکه این پول نخواستن منجر به چه چیزی در زندگی‌ام شده). در جوانی همیشه از ابراز تمایل به جنس مخالف پرهیز کرده‌ام، اگرچه بخشی معلولِ کم‌رویی بوده است، با این حال بعدها به خیالم نشان‌دهندۀ ضعف بوده و دیدم به پسرهایی که مدام موس‌موسِ دخترها را می‌کردند تحقیر‌آمیز بود. نکتۀ نغز اینجاست که سال‌ها بعد کسی شد یارِ زندگی‌ام که همین حس را به دخترهایی داشت که بیش از اندازه عشقِ مراوده و نزدیک شدن به پسرها را داشتند! همیشه اعتقاد داشتم همواره می‌توانم کارهایم را خود به‌تنهایی انجام بدهم؛ بدون کمک کسی. این مسئله تا خصوصی‌ترین و شخصی‌ترین نیازهای بشری‌ام هم ادامه داشت و هرگز با هیچ رابطۀ علی و معلولیِ زیست‌شناختی هم از آن کوتاه نیامده‌ام. اشتیاق نشان ندادن برای غذا خوردن یا حتی به آسانی پرهیز کردن از آن، برای من چیزی‌ بوده روزمره، و به همین خاطر، روزه گرفتن برای من یکی از سهل‌ترین کارهاست؛ تابستان و زمستان هم ندارد. کسانی که روزه گرفتن برایشان نفهمیدنی‌ست یا آن را خودآزاری می‌پندارند، همیشه آدم‌های ساده‌انگ, ...ادامه مطلب

  • یادداشتی دربارۀ کتاب «تسلی‌بخشی‌های فلسفه» از آلن دوباتن

  • بیایید روراست باشیم، مگر انتظارِ ما از فلسفه چیست؟همیشه در طول‌وعرض سال‌هایی که فلسفه خوانده‌ام، این پاسخ را در جوابِ سوالِ «فلسفه به‌درد چه می‌‌خورد»، از دهانِ بسیاری شنیده‌ام که: فلسفه به‌درد همه‌چیز می‌خورد، آن‌قدر که فلسفه‌آموزی باید در زندگی روزمره جریان داشته باشد.https://t.me/Shghch, ...ادامه مطلب

  • یادداشتی دربارۀ رمان «جاودانگی» از میلان کوندرا

  • کوندرا در جاودانگی با رمان‌نویسی و رمان بازی کرده است. طرح نوشتنش یک بازیگوشی است، روند پیش‌روی‌اش بازیگوشانه است، و بازیگوشانه به هر اقلیمی که دلش بخواهد سرک می‌کشد.همینگوی و گوته را همکلام می‌کند و ابایی ندارد که از زبان آنها به نویسنده اشاره کند که چنین تمهیدی اندیشیده است، مفصل , ...ادامه مطلب

  • یادداشتی دربارۀ کتاب «تاریخ جهان» از ارنست گامبریچ

  • کتاب تاریخ جهان، تاریخ را از دوران پارینه سنگی و غارنشینی آغاز می‌کند و تا جنگ جهانی اول پیش می‌آید. در این اثنا، به تمدن مصر، بین‌النهرین، هند، چین، یونان و روم می‌پردازد. به یونان مفصل می‌پردازد و تاریخ شروع دموکراسی در این کشور و آغاز فلسفه را اندکی شرح می‌دهد. از بودا می‌گوید، از کنفوسیوس و تائو، و تا شکل‌گیری سوسیالیسم و مارکسیسم و اندیشه‌های ترقی‌خواهانه پیش می‌آید. از دوران قرون وسطا می‌نویسد، از آغاز مسیحیت نقل می‌کند و از اسلام و انتشارش؛ از رنسانس می‌گوید و از کشف قاره آمریکا؛ سپس دورۀ استعماری و امپراتوری مقدس روم و شکل‌گیری کشورهای جدیدِ آلمان و ایتالیا.با توجه به سال انتشار اولیه این کتاب (1936) که درست قبل از جنگ جهانی دوم است، نویسنده ضمیمه‌ای با مضمون رخدادهای پس از جنگ جهانی اول، که مشمول جنگ جهانی دوم هم می‌شود، به کتاب افزوده است.با این همه، هنوز هم برایم سوال است که چرا در این کتاب شناخته‌شده و پرفروش و عالم‌گیر، فصلی جدا به امپراتوری ایران اختصاص داده نشده است. جز اشاره‌ای از روی اجبار به جنگ‌های ایران و یونان، و یادهایی جسته‌و‌گریخته از فرهنگ و افکار و تولیدات منتشر شده در سرتاسر جهان، خبری از آن توضیح و تفصیلی که دربارهٔ هند و مصر و بین‌النهرین و یونان و چین نوشته شده، نیست. به‌نظرم منصفانه نبود و نیست.به‌هرحال، صرفا به دستاویز این ایراد، همچنان نمی‌توان از جذابیت و گیرایی این کتاب کاست. ظاهراً نگاه گامبریچ به تاریخ، چه تاریخ هنر باشد چه تاریخ جهان، و نوع پرداختن به آنها، در کنار قلمش، اساساً جذاب و گیراست. یکی از مست‌کننده‌ترین کتاب‌خوانی‌های همهٔ عمر من، خواندن «تاریخ هنر» گامبریچ بوده است. تاریخ جهان هم بیش‌وکم همان حس‌وحال را داشت، اما کمتر. شاید چو, ...ادامه مطلب

  • یادداشتی دربارۀ کتاب ترس جان (پوست)، از کورتزیو مالاپارته

  • ترس جان by Curzio MalaparteMy rating: 4 of 5 starsبلاخره با هزار جان کندن خواندمش! خواندن پی‌دی‌اف این کتاب، با حروف‌چینی بد و توی‌هم‌رفتۀ انتشارات نیل، و با رسم‌الخط عجیب آقای بهمن محصص، به رمزگشایی نسخۀ خطی کتابی از قرن پنجم هجری قمری می‌مانست. خاصه وقتی «جایی که» را آقای محصص «جاای‌که» می‌نویسد، یا «صدایی» را «صداای»، و وقتی صدها نام شهر و خیابان و نقاش و نویسنده و شخصیت‌های نظامی و سیاسی به ایتالیایی در کتاب هست، واقعاَ اراده می‌خواهد این نسخه از این کتاب را خواندن.با این همه، پوست اگر وصفی یک‌کلمه‌ای در حقش ادای محتوای آن باشد «دهشتناک» است. کتابی سرتاسر دهشت، هول، جنون و قساوت. همه اینها از گره خوردن نام انسان با جنگ بیرون می‌آید. و چه اختراع دهشتناکی بود جنگ.پوست ضدجنگ‌ترین کتاب ممکنی است که کسی می‌تواند نوشته باشد. مالاپارته به هزار زبان این جملۀ انتهایی کتاب را تکرار می‌کند: بردن جنگ خجالت‌آور است.پوست رمان نیست. صراحتاً می‌نویسم که پوست رمان نیست. نه خبری از شخصیت در آن است نه خبری از داستان و گره و امثالهم. مالاپارته ورود پیروزمندانۀ نیروهای متفقین به سرکردگی آمریکا به خاک ایتالیا را (در مقام یکی از کشورهای عضو متحدین)، از شهر ناپل تا رم، در سال 1943 گزارش کرده است. اما چه گزارشی، که حقا فقط از یک نویسنده برمی‌آید.رویدادهای هول‌انگیز بسیاری در این کتاب شرح داده شده است که مو به تن راست می‌کند و آدمی حیران می‌ماند که تاریخ چه‌ها که ندیده است و بر انسان چه‌ها نرفته‌ است. برای مثال، توصیف نویسنده از آخرین فوران آتشفشان وزوو، که در اثنای جنگ رخ می‌دهد، حیرت‌انگیز است.باقی را، که همه از هولناکیِ جنگ سرچشمه می‌گیرد، خودتان در کتاب خواهید خواند.هشدار لو رفتن داستاناگر بخو, ...ادامه مطلب

  • یادداشتی دربارۀ کتاب «از باران گیلان»، مجموعه داستان‌های کوتاه نویسندگان گیلانی

  • از باران گیلان by کیهان خانجانیMy rating: 3 of 5 starsبا اینکه گردآورنده در پشت جلد کتاب گفته است داستان‌های نویسندگانی با سبک‌های گوناگون که هر یک به سیاق خود می‌نویسد، اما من شاهد این گوناگونی نبودم. نه در سبک، نه در قلم و نه در ساختار. از قضا، شباهت‌هایی نیز در ساختار اغلب داستان‌ها می‌شد یافت که ناشی از آموزش در یک کلاس است. مثلا، حضور زبان گیلکی فقط در یک داستان پررنگ بود. زبان گیلکی صرفا نمایندۀ یک زبان نیست، بلکه شیوۀ متفاوتی از زیستن نیز هست که خاص گیلک‌هاست. چنین عناصری در داستان‌های این کتاب حضور نداشتند تا آن گوناگونی را شاهد باشیم.نکته‌ای که می‌شد از این مجموعه دریافت، و البته در کل ادبیات داستانی معاصر ایران هویداست، داستان‌های آپارتمانی، یا اگر بتوان گفت، خانگی یا خانوادگی است. روایت‌هایی که از دل خانه و زندگی عادی بیرون می‌آید. به‌نظرم، به قدر کافی از این دست داستان‌ها را در رمان و داستان کوتاه‌مان خوانده‌ایم؛ بس است.اغلب داستان‌های این مجموعه، به جز دوتا، اگر اشتباه نکنم، همگی داستان‌هایی بودند که محل وقوع آنها در خانه یا آپارتمان بود. این روحیه یک‌جا نشستن و داستان نوشتن، اساساً از نظر من به ادبیات ما ضربه زده است. هیچ ماجراجویی‌ای در آنها رخ نمی‌دهد. منظورم از ماجراجویی بیش از آنکه Adventure، به معنای سبکی‌اش باشد، ذهن پرتکاپو و تجربۀ زیستۀ متفاوت است. وگرنه تجربه آپارتمان نشینی و مصائبش را، من هم دارم.چنین خصیصه‌ای را فقط در داستان «برادران کلوان» دیدم. در این داستان جنگل بود و رود بود و پل بود و عوارض طبیعی شهر نویسنده، فومن. به‌شخصه بسیار به دنبال چنین روایت‌هایی در داستان‌های خودمان می‌گردم، که هرچه بیشتر می‌گردم، کمتر پیدا می‌کنم. اتفاقاً پیش از خواندن , ...ادامه مطلب

  • از داستان انفجار بزرگ، نوشتۀ هوشنگ گلشیری

  • این داستان را چند سال پیش با صدا و اجرای گلشیری شنیده بودم و دیده بودم و به ته‌ته‌های ضمیرم نشسته بود، اما این جمله‌اش را به‌خاطر نمی‌آوردم. تازگی‌ها دوباره به آن برخوردم دیدم چقدر توصیف دقیق، روشن، عمیق و استادانه‌ای کرده هوشنگ! انگار که از زبانِ خردمندی عالِم به اسراسر بیرون آمده باشد. همان اولِ داستان می‌آید که:به قول استاد: «کلوخۀ غم را باید به آبِ دهان خیس کرد و به زبان هی چرخاند و چرخاند و بعد فرو داد.» گفتن ندارد.این داستان کوتاه (انفجار بزرگ) را حتما با اجرای خود گلشیری با گوش جان بشنوید و با چشم هوش ببینید -یک فایل ویدیویی 27 دقیقه‌ای است- که اجرایش خودِ خودِ هنر است و کار صدتا کلاس داستان‌نویسیِ پولِ‌مفت‌گیر را می‌کند. سپس این جمله را به خاطر بسپارید که حالاحالاها باید آن را بر زبان بگردانید، که آنچه بسیار است اندوه است و جانی که گفتنش را رخصت نمی‌دهد بیشتر.این داستان در مجموعۀ نیمۀ تاریک ماه، که مجموعه داستان‌های گلشیری از سال 1339 تا 1377 را دربر دارد، در 565 صفحه چاپ شده است. کتاب را انتشارات نیلوفر چاپ کرده است و اگرچه خرده‌ای گران است، ولی گرانیِ حکومتِ ملایان کجا و کلامِ طنین‌افکنِ گلشیری در جان کجا. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شمارۀ 79 فصلنامۀ مترجم، با مقاله‌ای از من

  • اگرچه حکما باید با چند جملۀ خبریِ ساده این خبر را درج کنم، اما نمی‌شود و نمی‌توانم. پس، باید با پیش‌درآمدی درخور آغاز شود. چراکه آنچه از سر گذشته است، سزاوارِ در خاطر نگه داشتن، بازیادآوری و بارها و بارها بازگفتن است تا مبادا روزی رسد که همچون یک قلم به‌دستِ خفه خون گرفته مرده باشم.هرگز گمان نمی‌کردم نوشتن یک مقاله و انتظار برای انتشارش سرنوشتی چنین دراز، خونین و اندوه‌بار بر خود ببیند. زمانی که شروع به نوشتن آن کردم، نوروز 1401، گرچه با محرومیت‌ها و حسرت‌های همیشگیِ پای‌سفت‌کرده، ولی با هزار هزار امید از راه رسیده بود و نویدهای روشن از دلِ آسمان و زمین و دریا می‌گذشت. نوید کوچکِ من، زمانی از بطنِ بزرگِ یارم از راه رسید، که خیابان بوی مرگ می‌داد و شیطان در لباسِ پلیس در آن‌ها قهقهه می‌زد به گلوله با نیتِ خیرالعمل! اما نوید من، آن‌قدر از سرشت دست‌ناخوردۀ آدمی پر بود، که در همان حال روشنی و شادی با خود آورد؛ در همان حال که سیاه‌کاران و سپاهِ اورک‌های مومن نه فقط آسمان و زمین را سیاه کردند و خونین، که دل‌ها را پژمردند و چشم‌ها را اشکین کردند و جان‌های جوان را گرفتند و سپس همچون سگانِ بزدل و دروغ‌زن همه را انکار کردند. که دروغ را از حضرتِ گوبلز نیک آموخته بودند. چراکه گوبلز از پیامبرانِ اولوالعزم‌شان بود.همیشه گفته‌ام، باز هم تکرار می‌کنم: فقط و فقط یک نیروی خصم در جهان می‌شناسم و آن جمهوری (هر فحش و فضیحت که دل‌تان می‌خواند می‌توانید به صفتِ اسلامی بیفزایید) ***شیّتِ اسلامی است.و در این زمانۀ شوم که جوان‌های هرچه زیباتر را کشتند و چشم‌های هرچه رازآمیزتر را کور کردند، چه کسانی را شناختیم. وسط‌بازها، سیب‌زمینی‌ها، پخمه‌ها و ترسیده‌ها و روشنفکرانِ ضدخشونت را. آنان که به هرچیز متوسل, ...ادامه مطلب

  • فلاخن 22، استقبال از تنهاترشدگی یا هجویه‌ای بر اجتماعی زیستن

  •  گمان کنم هرچه سنم بیشتر می‌شود، خواسته یا ناخواسته –به اختیار یا به جبر- تمایلاتِ ضداجتماعی یا فردگرایانه یا جمعیت‌گریزانه نه‌تنها بیشتر در من رشد می‌کند، بلکه استوارتر می‌شود. این خصلت در من خلافِ آن چیزی‌ست که در عموم انسان‌ها دیده می‌شود که با سن‌دارترشدن تمام اندیشه‌های عاصیِ درون‌شان فروکش می‌کند و ابتدا محافظه‌کار و در آخر بیش و کم به موجودی ترسو بدل می‌شوند. این خصلتِ خود را نیز به استشهادِ شاعران به فال نیک گرفته‌ام که هرچه خلاف‌آمدِ عادت بود، قافله‌سالار سعادت بود[1].می‌دانم که احتمالا ممکن است ضداجتماعی بودن اساسا با فردگرایی و جمعیت‌گریزی متفاوت باشد و ریشه‌هایش از هم سوا، اما در نگاه من، ضداجتماعی بودن و ستیز با ساختارهای ناقص و قوانینِ به‌ظاهر متقنِ اجتماعی و پیکارِ پیوستۀ آشکار و پنهان برای تغییر، اصلاح‌ یا بازتعریف‌شان به فردگرایی، و متعاقبا به جمعیت‌گریزی منجر می‌شود. و در نهایت در بهنجارترین شکلش، شمایل یک درون‌گراییِ خشمگنانه –اگر تبدیل به ستیزه‌جویی‌ای برون‌گرایانه نشود- به‌خود می‌گیرد که احتمال می‌رود در هر برخوردِ کوچکِ انسانی، خود را بی‌پروایانه بروز دهد. در روانشناسی از آن با نام «خشم مزمن»[2] یاد می‌شود و گمان می‌کنند از فشار خون، لجاجت، بی‌حوصلگی، خودمحوری و خودسری، احساس عقده حقارت و تجربه‌های سرکوب‌گرانه در کودکی ناشی می‌شود. با اینکه از اینها فقط شمارۀ آخر را در خود تایید می‌کنم، اما به پیامدهایی که جامعه‌شناسان و روانشناسان از دچاران به خشم مزمن انتظار دارند، هر روز می‌اندیشم! من در روزنوشت‌های بسیارم طی بیست‌وخورده‌ای سال، این خشم را به «جانور درون» یا «گرگ درون» تعبیر کرده‌ام. این شاید همان نیرویی باشد که نهایتا بر زبانِ شخصیتِ تودار و محج, ...ادامه مطلب

  • اگر کتاب هم نتوان خرید...

  • این یادداشت در روزنامه اعتماد، شماره 5235، 29 خرداد 1401 چاپ شده است. نسخه‌ای که در ادامه می‌آید نسخۀ کامل یادداشت است که بنا بر ملاحظاتی سروشاخش را برای انتشار چیده‌ام. بالاخره خواندن یادداشت در وبلاگِ نویسنده باید چیزی افزون داشته باشد دیگر.آیا کتاب هم به سیاهۀ دراز اقلام تجملی افزوده شده است؟اگر کتاب هم نتوان خرید...کتاب همیشه ارزان‌ترین قلم از اقلامِ خریدنی برای کتاب‌خوان‌ها بود، حتی در عصر پالئوزوئیک یا دیرینه‌زیستی، ببخشید، اصلاح می‌کنم: ده پانزده سال پیش! اگر شما 10 هزار تومان وجه پرارزشِ مملکت را در جیبِ پینه‌بسته می‌گذاشتید، با تبسمی ترد بر لب‌های داغمه‌بسته، یک یا دو جلد کتابِ ارزنده می‌خریدید. می‌توان از پس آن «اگر» قصه‌ها‌ کرد. چنین واژۀ توداری‌ است این اگر! اینها را از خاطراتِ شنیدۀ نیاکان‌مان نقل می‌کنم که قرن‌ها پیش، یعنی حدود سال‌های 1385 هجری شمسی می‌زیسته‌اند.حال 10 هزار تومان توی جیبِ شرمندۀ خود بگذارید و بروید به نمایشگاهِ بزرگِ کتابِ تهران در سال 1401. با نهایت احترام، احتمالا تف هم کف دست‌تان نیندازند. بیایید جریان را قدری وارونه کنیم. موقرانه به نمایشگاه کتاب بروید و دو جلد کتابِ ارزنده بخرید. جیب‌تان چه می‌گوید؟! آیا همچون مرغِ سحر ناله سر می‌کند؟ اصلا مرغی درون جیب‌تان هست یا شپش در آن منیژه خانوم است. اگر نیازمند کمک مالی بودید، کافی‌ است هشتگ کمک به نیازمندانِ کتاب را زیر آخرین پست اینستاگرام‌تان درج کنید تا به چشم‌ ‌برهم ‌زدنی، در واکنشی فوری و انقلابی به دستِ متعهدینِ هم‌رسانی در خانه‌ها برسد و طاقچۀ کم‌کتابِ کتاب‌‌خوانانِ مظلومْ مجازاً پربرکت شود.مزاج‌تان مزه‌دار شد؟! این یادداشت غر زدنِ طنزآلوده نیست، این ترسیم کردنِ گیوتینْ در شمایلِ فریادگرِ ک, ...ادامه مطلب

  • درباره‌ی رمان شب هول از هرمز شهدادی

  •  "آوانگاردی مسکوت در دلِ تاریخ"رمان شب هول یکی دیگر از مغفول‌مانده‌های تاریخِ ادبیاتِ ایران است، که هنوز هم در قبال‌اش غفلت می‌شود. این غفلت هم ناشی از موقعیتِ تاریخیِ چاپِ رمان، (چاپ در سال 1357 و مص, ...ادامه مطلب

  • خرید کتاب Sunset Limited (ایستگاه پایانی)

  • دومین کتاب هم درآمد!کتاب Sunset Limited یا با عنوان فارسی ایستگاه پایانی، تنها نمایشنامه‌ای‌ست که نویسنده‌ی آمریکایی، کورمک مک‌کارتی نوشته است. او نویسنده‌ی رمان‌های پرخواننده‌ و پرتیراژی همچون جاده (, ...ادامه مطلب

  • خرید کتاب شارلوت عنکبوته

  •  نسخه دیجیتالی کتاب شارلوت عنکبوته را می‌توانید از سایت طاقچه بخرید.  شارلوت عنکبوته را ای.بی. وایت، نویسنده آمریکایی نوشته است و ایمان مختار کار ترجمه‌اش را سامان داده است. بنده هم دستی ویراستارانه ب, ...ادامه مطلب

  • شعری از من در مجله وزن دنیا

  •  شعری را که در مرداد ماه سال 1394 نوشته بودم، در پنجمین شماره (بهمن 98) مجله وزن دنیا چاپ شده است. این شماره با پرونده ویژه ای درباره شعر و تئوری های شعری رضا براهنی همراه است.   متن شعر در صفحه 160 ا, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

      گزیده مطالب

      تبلیغات

        خرید بک لینک

      برچسب ها